اثر اقرار ناتمام در امور کیفری؛ از تعزیر تا تطهیر
Authors
Abstract:
در برخی جرایم، اقرار به عمل آمده از ناحیه متهم، صرف نظر از دارا بودن شرایط صحت و نیز صراحت در مضمون، از نظر تعداد به حد نصاب قانونی برای اثبات جرم مورد نظر نمیرسد. چنین اقراری، به «اقـرار ناتمـام»، نامبردار است. انگارهی مشهور این گونه اقرار را به سبب »حرمت اقرار به معصیت»، «حصول علم اجمالی به وقوع حرام» و نیز «اشاعهی فحشاء»، مستوجب تعزیر دانستهاند. رویکرد قانون مجازات اسلامی همین است. نگرشی دیگر با رد این ادله و استناد به «روایات» و «اصل برائت» و «قاعده ی درء»، به تعزیر اینگونه اقرار رای نمیدهد. دیدگاه دیگر، اختیار را به حاکم میدهد تا فقط در جایی که انگیزهی مجرمانهی اقرار کننده برای وی احراز شود، اعمال مجازات کند و اما در سایر مواردِ اقرار ناتمام، چه در آن جایی که اقرار کننده، قصـد و انگیزهی صحیح مانند تطهیر خود و توبه داشته باشد و چه انگیزهی وی برای قاضی، معلـوم نشود، تعزیر را روا و جایز نمیداند. با بررسی ادلهی نگرشها، دیدگاه تخییر حاکم با لحاظ کردن انگیزهی اقرار کننده، جامع همه نظریهها دانسته شد و از همین رو از قوتی پذیرفتنی برخوردارگشت. قانون مجازات اسلامی در این زمینه نیاز به بازبینی و اصلاح دارد.
similar resources
بررسی فقهی حقوقی مصادیق رجوع از اقرار در امور کیفری
طبق قاعده فقهی «اقرار العقلا علی انفسهم جایز»، هرکس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خود خواهد بود و درصورتیکه اقرار واجد جمیع شرایط صحت باشد، با توجه به قاعده «منع انکار بعد از اقرار» که مورد اتفاق فقها و حقوقدانان است، رجوع از آن مگر در صورت وجود شرایطی، ممکن نخواهد بود، از قبیل اثبات ادعای فاسد، اشتباه و غلط بودن و ... که در این حالت بنابه تجویز ماده 1277 قانون مدنی، اقرار قابل انکار...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 1
pages 7- 22
publication date 2016-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023